توسعه و نابرابری های اجتماعی در هند

نویسندگان

1 دانشیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه فردوسی مشهد

2 استادیار پژوهش گروه پژوهشی علوم اجتماعی جهاد دانشگاهی مشهد

چکیده

این نوشتار به بررسی تاریخی نحوه ارتباط بین بهبود ظرفیت نظام های اقتصادی، سیاسی و توزیعی در جامعه هند در دوره پس از استقلال هند تا پایان 2005 می پردازد و سازوکارهای سازش یا عدم سازش بین توسعه اقتصادی، سیاسی و نابرابری های اجتماعی در دوره های تاریخی هند را مورد توجه قرار می دهد. مدل نظری، ترکیبی از چهار رویکرد الگوهای سازگاری، تضاد، بدبینانه و نظریه دولت توسعه گرا است و توصیف تاریخی تطبیقی و تکنیک تحلیل فازی برای بررسی شرایط علّی نابرابری های درآمدی و منزلتی به کار رفته است. نتایج نشان می دهد آنچه در جامعه هند می تواند تعامل بین توسعه و دموکراسی در راستای کاستن از نابرابری های منزلتی و درآمدی و شاخص های کیفیت زندگی را بهبود بخشد، حکمرانی خوب و ایجاد زمینه های تقویت کنش دموکراتیک از سوی جامعه مدنی و نخبگان سیاسی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Development and Social Inequalities in India

نویسندگان [English]

  • Mohammad Mazloum Khorasani 1
  • Mozhgan Azimi Hashemi 2
1
2
چکیده [English]

In this essay, development is viewed as a multidimensional concept, which encompasses economic, political, and politicaleconomic aspects. Using this approach, the paper is a historical exploration of the relationship among economic, political, and distribution developments in Indian society in a period of sixtyfour years (after India's independence until the end of 2005). The author attempts to examine consistency or inconsistency between economic and political development mechanisms and social inequalities throughout India’s historical periods. A combination of four approaches including modernization theory, conflict (contrast), dependency (pessimism), and the theory of state will be applied to explain the overall relationship between economic and political oriented developments and equality. In addition, a comparative historical explanation and fuzzy analysis techniques are adopted to study the causal explanations for income and dignity inequalities. The paper concludes that good governance and furnishing the grounds in order to reinforce the democratic acts by civil society and political elites will be effective in improving the interactions between development and democracy, which leads to the decrease of inequalities and improvement of quality of life indicators.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Comparative-Historical Analysis
  • Democracy
  • Economic Development
  • Fuzzy Analysis.
  • Income and Dignity Inequalities